نویسنده: مجتبی یزدانی
شرکت‌کنندگان و کسانی که از حوزه‌ی ورزشی قدرتی و عملکردی دوری می‌کنند، به شکل‌گیری فعالیت‌های ورزشی جایگزین دامن خواهند زد. برای مثال، دانش‌آموزان دبیرستانی هنوز به شکل‌گیری گروه‌های ورزشی خود ادامه می‌دهند؛ آنها به جای داشتن محدودیت‌ها و مقرراتی برای انجام بازی در تیم‌های گوناگون که مربیان در آن‌ها اغلب سعی دارند زندگی آن‌ها را کنترل کنند و به رقابت بدون برد، سرگرمی و تجربه‌ی مشارکت اولویت می‌دهند، بازی‌هایی را انجام می‌دهند که خودشان، آنها را کنترل می‌کنند. اگر دانش‌آموزان بیشتری در خارج از مدرسه به دنبال موارد جایگزینی برای فعالیت‌های ورزشی رایج باشند، وابستگی زیادی به نحوه‌ی برنامه‌ریزی ورزش در مدارس برای آینده دارد.
فرهنگ‌های ورزشی فرعی و منحصر به فردی درباره‌ی بسیاری از فعالیت‌های ورزشی جایگزین به وجود آمده است. برای مثال، مطالعات صورت گرفته درباره‌ی اسکیت‌بوردها و استوبوردها به این نتیجه رسیده است که بسیاری از جوانان در برابر آن نوع فعالیت‌های ورزشی مخالفت کرده‌اند که آنها را به شکل تجاری درآورده است. حتی در مسابقات رسمی و تحت حمایت مالی دولتی نیز بسیاری از اسکیت‌سواران به طور عمدی ابعاد قدرتی و عملکردی مسابقات را از بین برده‌اند. در آینده، افراد معلول نه تنها در فعالیت‌های ورزشی با تعداد بیشتری شرکت خواهند کرد، بلکه بر نحوه‌ی انجام فعالیت‌های ورزشی و به وجودآمدن فعالیت‌های ورزشی جدید تأثیر خواهند گذاشت. اسکیت‌سوارانی که ثبت نام می‌کنند، شماره‌‎های خود را روی پیراهن بالا و پایین می‌دوزند یا چنان درج می‌کنند که خواندن آن مشکل شود. شرکت‌کنندگان بیش از جلو زدن از حریفان خود، سعی دارند خود را نشان دهند و از الگوهای تنظیم شده‌ی اولیه برای سرگرم کردن و رقابت منحرف شده‌اند. گاهی اعتراض عمومی باعث متوقف شدن مسابقات شده است. البته پس از این که ورزشکارانی خود را با این موارد تطبیق نداده‌اند، سلب صلاحیت شده‌اند.
در بخش‌هایی از فرهنگ‌های ورزشی روی تلاش برای کمرنگ کردن لذت و مشارکت این گونه فعالیت‌ها پافشاری می‌شود. افرادی نمی‌خواهند که رقابت و تسلط بر حریفان با خودنمایی و حمایت از شرکت‌کنندگان هم‌رده جایگزین شود. برای مثال، وقتی از یک اسکیت‌سوار 12 ساله در 1996 پرسیدند که نظرش درباره‌ی افزوده شدن این ورزش به بازی المپیک چیست، او گفت: «دوست ندارم به بازی المپیک اضافه شود، چون در این صورت آزادی را از دست خواهیم داد.» او حتی در سن 12 سالگی نیز می‌دانست که ایدئولوژی قدرت و عملکرد، فلسفه‌ی لذت و سرگرمی اجزای این ورزش را تخریب خواهد کرد.
افرادی که معلول هستند یا از لحاظ جسمانی با مشکل روبه‌رو هستند به دنبال ایجاد فعالیت‌های جسمانی جایگزین و نیز وفق دادن خود با فعالیت‌های ورزشی رایج هستند تا با نیازها و خصوصیات جسمانی آنها متناسب باشد. هرچند بعضی از فعالیت‌های ورزشی برای ورزشکاران معلول و ناتوان به وضوح بر قدرت و عملکرد تأکید دارد، اما بقیه بیشتر به مشارکت و سرگرمی توجه می‌کنند. علاقه و پشتیبانی از هم‌تیمی‌ها، حریفان و نیز جمع شدن در کنار یکدیگر با توجه به توانایی‌های جسمانی، این فعالیت‌های ورزشی را دسته‌بندی می‌کند.
بچه‌های سالم پس از این که با هم سن و سالان معلول خود، در جریان روند کلی فعالیت‌های ورزشی سازمان‌یافته، در ارتباط متقابل قرار می‌گیرند و بازی می‌کنند، فرصت بیشتری خواهند داشت تا خصوصیات فعالیت‌های ورزشی مشارکتی و سرگرم‌کننده را با تجربه‌های خود ادغام کنند.
به طور خلاصه، ما باز هم در آینده موارد جایگزینی را برای فعالیت‌های ورزشی قدرتی و عملکردی خواهیم دید. بیشتر آنها دست کم بعضی از معیارهای فعالیت‌های ورزشی سرگرم‌کننده و مشارکتی را تجسم خواهند کرد؛ اما یکی از چالش‌هایی که در آینده با آن روبه‌رو خواهیم شد، نحوه‌ی حفظ فعالیت‌های ورزشی جایگزین است، وقتی که تعداد افراد شرکت‌کننده در آن افزایش می‌یابد.
در آینده، افراد معلول نه تنها در فعالیت‌های ورزشی با تعداد بیشتری شرکت خواهند کرد، بلکه بر نحوه‌ی انجام فعالیت‌های ورزشی و به وجودآمدن فعالیت‌های ورزشی جدید تأثیر خواهند گذاشت.
تجهیزات طراحی شده‌ی امروزی به شکل‌های جدید ورزش، برای افراد معلول و سالم طراحی خواهد شد.
منبع مقاله :
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول